هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

هیوای آسمانی من

برای تربیت نسلی خوب و سالم بکوشیم.

داشتم به آهنگهای قدیمی خودم گوش میکردم و مشغول تمیز کردن خانه بودم. فکر نکنید من خودم خانه را تمی زمیکنم بدون کارگر و تازه دو مهره کمرم دیسک بسیار شدید دارد....اما در حال حاضر می باید صرفه جویی کرد. بجای هزینه کارگر میتونم لا اقل برای یک لباس هیوا کنار بذارم . :) این رو گفتم بدونید همه حتی من که مشکل مالی چندانی هم ندارم سعی میکنم متعادل زندگی کنم . خلاصه آهنگ HELLO با خوانندگی LION رو گوش میکردم . بسیار زیبا و رمانتیکه منهم که احساس و رمانتیک از نوع شدید :))))   یادم امد که همسرم تعریف میکرد مانی که دانش آموز هنرستان بودند یکی از دوستانش هر شب میرفته تلفن عمومی روبروی خانه دوست دخترش و این آهنگ را با صدایی ناجور ( بنده خدا صداش خوب...
30 ارديبهشت 1392

برای شکوفه گل سیب مادر .

  قرار نیست اینجا هر چیز و همه چیز آموزش و معرفی باشد....چرا که اینجا برای توست..برای وقتی میتوانی بخوانی و بیشتر بدانی . پس امروز برای تو مینویسم :   برای دختری که زمستان زنی را برای همیشه بهاری کرد  برای دردانه ای که زندگی را به یک زن آموخت .   از آن لحظه با شکوه که شیرا جانم را فشردی و نوشیدی خون پر احساس ترین نام دنیا در رگهایم جاری شد  تو را نگاه کردم و عاشق شدم. عاشق ترین زن دنیا . مادرت شدم تا از تو یاد بگیرم. تو فرزندم نیستی ..تو معلمی هستی که خداوند بزرگ به من هدیه داد . تو پیکری از عصمت و زیبایی خداوند را در وجودت داری ... تو به من یاد دادی حرف زدن را آرامش را . تو به من راه رفتن ر...
30 ارديبهشت 1392

لباسهای مد روز

سلااااااااااااااااااام   همشه نباید پستها آموزشی باشه. یک بار هم به مد میپردازیم. و چه مدی زیباتر از دیدن چیزهایی که نمیشود خرید :))) اما اگر اهل خیذن پارچه و خیاطی هستید و مثل من یک دختر خوش پوش دارید میتوانمید براحتی این لباسهای زیبا را بدوزید . من که گفتم دکمه هم بزور میدوزم :((( در مادر کافی رباره نحوه پووش حرف میزدیم و مدل لباسها. اینهار ا گذاشتم ببیند همیهش لباس دختر بچه ها به نوعی پوشیده اما زیباست تا برای حفظ بدن خود اذیت نشوند. از سایت بسیار خوب : http://www.zulily.com/?ref=logo بینید و مثل من حرص بخورید نه نخورید :)   اضافه کنم اکثر این مدلها اگر شیراز هستید در مجتمع " ستاره فارس " و " خلیج فارس " بخصوص مد...
28 ارديبهشت 1392

افزایش هوش

چند سال پیش یک کارشناس استعداد سنجی به من گفت :  وقتی رانندگی میکنید از هیوا بخواه مسیرها رو بهت نشون بده . بگه باید از چه راهی برید و چه راه جدیدی رو پیشنهاد میکنه. اینها همه باعث افزایش دقت و تمرکز میشه و هوش دیداری رو بالا میبره. امروز این مقاله رو خوندم و دیدم چقدر درست میگفتن ایشون : پنج راه برای افزایش هوش دانشمندان معتقدند كه در زمان تولد تعداد مشخصی سلول های مغزی داریم كه به مرور با پیر شدن تعداد بسیار زیادی از آنها را از دست می دهیم. تحقیقات گسترده در این باره نشان داده اند كه سلولهای مغزی جدید در طول زندگی نیز برخلاف آنچه در گذشته تصور می شد، تولید می شوند و مغز در صورت استفاده هر چه بیشتر از آن ، قابلیت ر...
25 ارديبهشت 1392

جشن دندان موشی

  سلاااااااااااااااااااااااام   دیروز هیوا داشت هویج میخورد و لحظه ای اتفاق افتاد که همیشه در موردش فکر میکردم :         دندان پایین هیوا لق شده است .     دقیقا همین دندانی که در چهار ماهگی بیرون آمده بود. خب دخترم مبارک....کلی هم بغلت کردم عزیزم. خودت هم میدونستی چرا لق شده و گفتی میخوام دندون سفید دربیارم عزیز دل مادر... یک جشن دیگه هم داریم :   جشن دندون موشی .   دخترکم چقدررررررررررررر زود بزرگ شدی عزیزم. دوستت دارم همه وجودم.... جای همه خالی. :))))               ...
25 ارديبهشت 1392

وجود یک عمه و خاله خوب

سلام. این هفته روز یکشنبه روز بسیار خوبی بود . و میدونم بد برای خیلی ها. :)  چون نتایج کارشناسی ارشد اعلام شد . عمه هیوا و دخترعموی خوب من بعد از یک سال درس خوندن و تحمل انواع استرسها و سختیها که واقعا تحملش برای من نا ممکن است آنهم در شهری مثل شیراز که کتابهای هنری بسیار کم و نایاب هستند در رشته خودش " کارگردانی تاتر " با رتبه 17 قبول شد . وقتی تماس گرفت من و هیوا در مجتمع خلیج فارس بودیم ..اینقدر جیغ زدم که همه نگاهمون میکردن :))) از خوشحالی و چقدر گریم گرفته بود. عمه هیوا دختر بسیار سختکوش با انگیزه مهربان و متفکری است. در زندگی 28 سالش کتابهایی خونده که نمیشه اسمشون رو برد. سختیهایی کشیده که نیمشه ازشون اسم برد. من این پست رو ...
25 ارديبهشت 1392

دو فعالیت فکری و بازی هوشی

یک پست آموزشی    قصه گویی و مهارتهای گفتاری از طریق بازی با اشکال / استفاده از حس لامسه و تقویت این حس / دسته بندی و شناخت گروه ها    یک بازی فکری هست که قبلا دربارش نوشته بودم فکر میکنم. کیسه ای هست و درونش کلی فومها با شکلهای متفاوت و کارتهایی که شکل روش کشدیه شده است . بچه ها باید دستشون رو در کیسه کنن و بدون نگاه کردن اشکال روی کارت رو با حس لامسه بشناسن تشخیص بدن وبیرون بیارن. برای اینکه بازی زیاد آموزشی نشه باید خلاقیت داشت و کار یکرد که بچه ها خسته نشن . خب با این مجموعه خیلی کارهای دیگه هم میشه کرد . سه موردی که بالا ذکر کردم و با تصویر بیشتر دربارش مینویسم.  این فومهایی هست با شکلهای مختلف ...
24 ارديبهشت 1392

پیشرفت در خواندن حروف.

پرنده آه فقط یک پرنده بود    این اسم شعری از فروغ هست که من و هیوا دوستش داریم و کلماتی آسانتر داره . امروز اتفاق عجیبی افتاد . از نظر من مادر انهم از نوع احساستی :) برگه های پرینت شده شعر رو گذاشته بودم که کلکات رو ببرم و بچسبانم بر روی مقوا . چون هیوا هفته دیگه مرحله سوم رو تمام میکنه. باور کردنی نیست دخترم هفته های پیش شدیدا از خواندن فرار میکرد و امروز من این پیشرفت رو دیدم و با بازیها و صبر کردن و قطع آموزش برای ک هفته اینقدر زود پیشرفت کرد. البته اضافه کنم من بسیاری از افعال رو از دید خودم حذف کردم و فقط افعال کاربردی و کلمات دیگر رو کار کردم. :) هیوا برگه رو برداشت و نشست روی مبل . بخاطر زلزله دیشب من نذاشتم بره مه...
23 ارديبهشت 1392

دوباره زلزله....

  وقتی زلزله رو از دور حس میکنیم اونهم به میزان شدید احساس ترحم و دلسوزی و حس انساندوستی شدیدی میکنید. اما وقتی ساعت 3 هست و خوابتون نمیبره...انگار حس بدی دارید..یدفه صدای بلندی میاد مثل انفجار در کوه و همه جا میلرزه اول کم بعد زیاد و زیادتر و اون مدت چند ثانیه انگار میشه دقایقی طولانی...این دقایق واقعا وحشتناکه و ما دیشب تجربش کردیم برای چندمین بار و به نظرم خیلی شدید تر از قبل. هیوا بلند شد و با  نفس نفسی که میزد مرتب صدام میکرد. من انگار چسبی محکم به پاهام زده باشی ایستاده بودم و نمیتونستم تکون بخورم فقط هی همسرم رو صدا میکردم...پشت در اتاق چیزی گذاشته بودم و جالب بود حتی تعادل مغزی نداشتم بردارم تا اون بنده خدا بتون...
23 ارديبهشت 1392

شناخت شهر ها

بیماری سختی اومده بدن درد و تب و لرز و گلو درد که من و هیوا گرفتارش شدیم. مراقب خودتون باشید. :)  درباره مجموعه توضیحی بدم. کپی سی دی ها شروع شده. باید جزوه رو کپی کنم سی دی هارو رایت کنم  یک شماره موبایل و یک شماره کارت بدم خدمتتون با لیست هزینه . مطمئن باشید به محضی که روبراه بشم میرم دنبال کارها .   هیوا خیلی اصرار میکنه که براش کفش اسکیت بخرم. موندم این اسکیت براش ضرری نداره؟؟؟ واقعا دوست داره و چون خیلی هم فعاله برای همین موندم چه کنم.  دوستای خوبم از هر لحظه ای برای حرف زدن با فرزندتان استفاده کنید. درباره هر چیزی که پرسید. فقط یادتون باشه همیشه نباید جواب بچه رو سریع داد. باید تشویقش کنید جواب سوالش رو از...
19 ارديبهشت 1392